علی رسولان

  • ۰۰/۰۶/۲۰
    مه
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۶۶/۰۲/۲۱
    i
  • ۹۴/۰۲/۱۲
    ۱۳
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

اثر تکه تکه شده ی اشتیاق

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ب.ظ

بر تار و پود دست نخورده ی انسانیت، سیاه قلمی از چشم های تو را بافتم! حالا که نگاهش می کنم زیبا شده است عین خود حقیقی اش همان قدر جذاب و آرامبخش.
این نه هنر دست من، که متانت حضور والا مقامی چون توست و صبرُ شکیبایی ات آنگاه که در هر تاری مویی از گیسوانت را گره زدم و در هر پودی قسمتی از لبانت را نوش جان کردم!
لذت بخش تر از این اثر، اشتیاق مشفقانه ی توست برای خلقی جدید، آن قدر که من گیج و مبهم ساعت ها رو به روی خودم ایستاده ام و چون مردِ مفروضِ تکه تکه ی معلّق در خلاء ابن سینا بی آنکه هر عضوی عضو دیگر را بشناسد از تک تک خودم حساب کشیدم، و حالا حس می کنم درک این اشتیاق مرا سخت خویشتن دار کرده است ، آن قدر که سرم را بالای دار بیشتر می پسندم تا حضوری که آتشش حال اثر بخشی را زائل می کندُ عین حقیقی ات را نابود.

و مطمئنن این آخرین باری نخواهد بود که تو صبر پیشه می کنیُ ، من خونِ دل! من باز می گردم اما این بار بی دست و پا تر از همیشه تا نه بسوزم  و نه بسوزانم ، اثری را که لایق پرواز است در ابدیت.

نظرات (۳۵)

خیلی فلسفی هست..
کلا ویژگی نوشته هاتون هست.
پاسخ:
فلسفه هم داشت
باید ازش حذر کنم
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • وای نسید خسته میشید
    خوندم
    خیلی وقته 
    خیلی باره
    ولی نظری ندارم!!
    :|
    پاسخ:
    خب خودتون گفتید میاید نظرتون رو می گید !
    هه
    منم منتظر همین بودم دیگه
    همین که الان گفتید نظری ندارم
    شما بخونید من حاضرم تا صبح اصن تا شب اصن بعدش دوباره تا صب وایسم!
    سلام
    بسیار زیبا بود ...

    پاسخ:
    سلام
    خوشحالم که خوشتون اومده
    مطمئنا ناظر به بیان خودم و ذهنیاتم!
    پاسخ:
    ذهنیات راجع به متن ! یعنی برداشت از متن یا نه کلن خودتون ؟
    خب من فکر کردم راجع به متن نوشتین متناسب با اون جواب دادم
    :)

    نه اینطوری بهتر نیست...

    چون اصلا من منظور دیگه ای داشتم!

    اون چه که قراره بسوزونه و اون چه که قراره سوخته نشه

    فرق میکنه با آنچه که فرمودید...!
    پاسخ:
    بستگی داره این سوختن و نسوختن شما ناظر به متن بوده یا نه ؟ ناظر به بیان خودتون 
    من باز می گردم اما این بار بی دست و پا تر از همیشه تا نه بسوزم  و نه بسوزانم

    ولی من دقیقا برعکس
    دوست دارم
    بازگردم ولی بسوزانم
    نه
    بسوزم
    پاسخ:
    برای چی می خواید بسوزونید ؟
    خب ظرفیتتون رو ببرید بالا !
    بعدشم اگه می خواید بسوزونید دیگه چرا میرید که بخواید برگردید Oo
    یه سره کنید دیگه کارو !
    بهتر نیست اینطوری؟ 
  • محمد شورگشتی
  • سلام و سپاس از حضور گرمتان.
    موفق باشید رفیق!
    پاسخ:
    سلام و از شما تشکر
  • طعم تصنیفــ در متن ادراکــ یک کوچه
  • من با شعر زندگی میکنم!
    پاسخ:
    زندگی کردن با شعر که دیگه هیچی فوق العاده
  • طعم تصنیفــ در متن ادراکــ یک کوچه
  • تازه باهاشون آشنا شدم. اشعارشون رو خوشم اومد.
    پاسخ:
    خیلی خوب آدم بتونه با شعر ارتباط برقرار کنه
  • طعم تصنیفــ در متن ادراکــ یک کوچه
  • درد من را دقیق تر بشناس،درد من جنس اصل رنجش هاست

    هرکسی هم اگر به جایم بود،به خودش تا همیشه می پیچید...

    احسان نصری
    پاسخ:
    احسان نصری از آشناها هستن یا از متن هاش خوشتون میاد ؟
  • طعم تصنیفــ در متن ادراکــ یک کوچه
  • سلام... برداشت من یک درد کشیدن عاشقانه بود!

    دو خط نوشتم خوشحال میشم بخونید.
    پاسخ:
    سلام

    درد
    مفهومی است
     که
    کشیدن هم دارد!
    و من آن باران زده ای که همچنان آلوده ست...

    اللهم عجل لولیک الفرج
    ..............................
    پاسخ:
    هم چنان ...
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • من نخوندم بیام ببینم با کدوم مورد جناب مهدی موافقت اعلام میکنم
    شاید هم در موضع مخالف اوشون شدم

    پاسخ:
    خب بخونید
    منم وایمیسم ببینم چی میشه
    من که هیچی نفهمیدم
    شرمنده
    یا ایراد از نوشته شماست یا ایراد از بنده است
    پاسخ:
    خب ایراد از شماست دیگه !
    باید درستش کنی
    فهمیدنش زیاد کار سختی نیست در ضمن

    تعلیق را از تعریف بنده گرفتید، سخت خوانی؟!


    + تعلیق شیرینه و هیجان انگیز

    ولی

    +  نوشته سخت خوان آدم را به وادی خستگی میکشاند



    پاسخ:
    نه منظورم این بود تعلیق رو که فهمیدم چی شد حالا بریم سراغ سخت خوانی ! که پرسیده بودین خوبه یا بدِ 

    برای مثبت دومی که نوشتم منظورم : این نوشته تون تعلیق داره ولی سخت خوان نیست. پیچش داره


    تعلیق هم : اون زمانی که نویسنده سعی می کنه به گونه ای مسئله رو بنویسه که از همان اوّل لو نره چی میخواسته بگه و به عبارتی خواننده رو با خودش دنبال می کنه تا نهایتاً متوجه بشه چی میخواسته بگه.


    ثقیل نویسی هم که برای نوشته های تخصصی بیشتر متداوله. استفاده از اصطلاحاتی که همه بلدشون نیستند.

    پاسخ:
    حالا تعلیق رو فهمیدم سخت خونی ، سخت نوشتن خوبه یه جاهایی که نویسنده بخواد خودش رو به رخ بکشه مخصوصن در مقابل اون هایی که مدعی هستن اینجوری نشون میده می تونه سخت بنویسه ولی نمی نویسه !
    در حقیقت میشه دهان بند واسه بعضی ها !
    من خودم که ساده نوشتن رو بیشتر دوست دارم به شرطی که وارد لودگی و زبان بسیار ساده نشه ، در عین سادگی قوی باشه مثلن خودم الان به خودم میگم برای چی افق رو نوشتم زیاد دوسش ندارم در صورتی که خیلی مفهوم داره باید بهتر می نوشتمش و هنرپیشه همون سادگی رو داره ولی زیبا بدون چالش اضافی
    این یکی که کاملن انتزاعی هستش و خاص
    زیبا
    پاسخ:
    زیبایی های بیشتر
    مستدام زندگیتون

    ترکیب یک کلمه ای نداریم ولی بیشتر از دو کلمه هم داریم. نداریم؟!


    + روان نوشتن و ثقیل نوشتن و پرپیچش نوشتن باهم فرق دارند شما بهتر می دونید. تعلیق داشتن خیلی عالیه ولی این که متن سخت خوان باشه هم آیا کار خوبیست؟!

    + البته شامل این نوشته شما نمی شود. چون به نظرم مفهومش واضح بود.

    + منظورم  از سبک سخت و آسون نوشتن نبود. پر تعلیق نوشتن رو می گم.


    پاسخ:
    از این جهت بهش نگاه نکرده بودم !
    +الان یه تعریف واسه تعلیق باید بگید من بدونم منظورتون چیه " چون نمی فهممش "
    یک ترکیب دو کلمه ای برای توصیف متن از ذهنم عبور می کند که می ماند برای خودم.
    امّا متن پر پیچش جالبی بود.

    + فقط این که آیا هنر نویسنده در روان نوشتن نیست ؟!
    + البته این هم برای خودش سبکی است ...
    + حسن این متن ها شاید -> خواننده برداشت های متفاوتی خواهد داشت. چرا که منظور نویسنده مستقیم بیان نشده.
    پاسخ:
    ترکیب ی کلمه ای هم داریم مگه Oo
    پیچناک
    +لزومن نه ! چ بسا خلافش صادق باشه هر چه توان برداشتی متن بیشتر باشه قوتش بیشتر ، البته در عین سادگی مبهم نوشتن عالی هستش وگرنه ی جوری بنویسی که فردا روز خودتم نفهمی فایده نداره " این نظر منِ"
    +لزومن سخت و آسون نوشتن که نمیشه سبک نوع نگارش خیلی مهمه که سخت و آسونی ها رو چ جوری بنویسیم
    +دقیقن این خیلی خوب پیدا شدن جهان های متفاوت حال های مختلف بخونه و حال مختلف به دست بیاره برای خوب شدن بهتر شدن حال
  • محدثه انصاری
  • چقدر این نوشته لطیفه!
    حس خوبی میده به آدم وقتی میخونه. سخن دیگری نیست!

    قلمتون سبز
    پاسخ:
    وچقدر الان دوست دارم بگم
    اوهوم
    ممنون
  • بنت الهدی حسینی
  • خیلی خوب بود!!
    پاسخ:
    خیلی تشکر 
    من هم اکنون برای بار چندم خوندم این متنو!
    یجور خاصیه انگار آدم دلش میخواد باز بخونه!
    پاسخ:
    دقیقن مث کش تومون می مونه هر طرفش رو می گیری اونطرفش در میره ! Oo
    "مخاطب ضمیر های متن کی بود؟ چی بود؟" رو نفهمیدم

    اولین چیزی که به ذهنم رسید درخت بود! ممکنه رگ و مویرگ هم باشه!
    پاسخ:
    درخت !
    خیلی هم بی ربط نیست البته یعنی از توی متن میشه بیرون کشیدش !
    آرامبخش
    تکه تکه
    دار
    بسوزانم

    ایده ی جالبی بود اصن تو برای درخت بخون مگه چی میشه ؟
    خیلی قشنگ بود
    پاسخ:
    خیلی سپاسگزار
  • ارکیده صورتی
  • چندبار اومدم و خوندم متنو تا نظرمو نوشتم..کلمه مناسب برای نوشتن نظرم پیدا نمیکردم!! آخرم با ساده ترین کلمات نوشتم..
    پاسخ:
    خیلی خوبِ
    ساده ترین کلمات عالی ترینشون هستش!
  • منور الفکر
  • موافقم
    اصلا بخاطر همین تنگاتنگی عجیب بن تصویر و تراوشات ذوقناک شما گفتم انگار موقع تماشا الهام گرفتید
    یا مثلا انگار خواستید تابلو توصیف کنید...
    خب این خیلی شگفت ناک تر شد.ربطی به هم نداشتن ولی اینقدر شبیه ان...

    ببخشید صدام بالا رفت..واقعا دچار شعف ادبی و البته فلسفی شدم

    پاسخ:
    اون که مزاح بود ! :)
    آره خیلی
    اونم اون سر دنیا !!
    سلام

    دیدم همه تعریف کردن، گفتم بیام بگم که من از این متن هیچی نفهمیدم :|
    اولش با توجه به عکس فکر کردم درخت کاشتی و این متن راجع به درخته، ولی ظاهرا که نیست! هست؟!!!
    پاسخ:
    سلام
    چرا هیچی نفهمیدی ؟ چی داشت آیا ؟ بهتره بگم چی نداشت آیا ؟
    نهایت بی انصافی به متن رو انجام دادی :) هر چند درخت کاشتن هم خوبِ ! به نظرت نقاش درخت کشیده ؟
  • منور الفکر
  • راستی
    تصویر جوری نشسته است به مطلب که انگار وقتی نگاهتان بهش افتاده عبارات به دلتان جوشیده...
    پاسخ:
    نه
    من یه بار رو تصویر شعر گفتم
    اینقدم چیزِ نمی تونم بگم کدوم بود
    تصویر خوبی قسمتون شد یه توضیحاتی تو نظر سیب نوشتم ، دوست داشتید بخونید
  • منور الفکر
  • استاااااااااااااااااااااااد..........................

    شاید دوست نداشته باشید به حس مسبب اثر حس خوبی پیدا بشه ولی من ناچارم بگم طیب الله طیب الله طیب الله

    عبارات و تعبیرات بی نفس کش جان آدم را زیر وزبر کرد و یقین دارم اگر چندین بار دیگر هم بخوانم عادت نخواهم کرد

    یک اعتماد-یک دوست داشتن-یک احترام به بودن-یک تکامل-یک عزم برای شدن-یک نهایت آرام بخش-یک فاصله سخت اما قابل تحمل-یک به هم رسیدن حتمی-یک انقلاب لاجرم-یک حس بی نظیر که هرچه کوشید تلخ باشد نشد و بیشتر از آنکه بخواهد مزه بگیرد رنگی شد-یک حس آبی ملایم و بی حد

    اینها را حس کردم که پنهان بود در سطور و دچارش شدم
    پاسخ:
    آروم هم بگید می شنوم :) چرا داد می زنید بچه ها خوابن Oo
    احسنت به شما که اینقد خوب حستون رو منتقل می کنید !

    دقیقن با این چن بار خوندن موافقم
    یک حس بی نظیر که هرچه کوشید تلخ باشد نشد و بیشتر از آنکه بخواهد مزه بگیرد رنگی شد، این خیلی باحال بود !
    وقتی آدم رنگین کمونی میشه سخت می تونه رو زمین بمونه دوس داره بره بالا! تو همون ابدیت
  • ارکیده صورتی
  • خیلی زیبا بود...و عالی
    دوست داشتنی بود متنتون
    مستدام باشید در موفقیتهاتون
    پاسخ:
    از اینکه همیشه با حوصله میاید و می خونید واقعن ممنونم
    اصن یه جوریه ها متن
    واقعن بعدخوندنش دوست نداشتین بیاین یه بار دیگه مزه اش کنید ؟

    تصویر خیلی جالبه و مرتبط با متن 


    پاسخ:
    به دل خودم هم نشست
    خیلی ارتباط های تنگاتنگی با هم دارن
    انگار اون نقاش حرف های من رو کشیده باشه البته نه همش رو چون بعضی هاش کشیدنی نیست بوییدنی و بعضی جاهاش دیدنی ...
    ههه یا دکلمه آنشرلی افتادم واقعا همونطور که دوران کودکی اون دکلمه رو دوست داشتم توی این هم میتونم بگم این دکلمه جای اون رو میگیره عالیه واقعا خسته نباشید 
    پاسخ:
    یادِ دکلمه آنشرلی ... ههه
    آنه تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت ... " از حفظ نوشتم ها! "
    ممنون از شما :)
  • جلال عرب اسدی
  • سلام ممنون از حضورتون ...
    یا علی
    پاسخ:
    حضورکم کذلک
  • سیدحمید مشتاقی نیا
  • سلام از اشنایی با وبلاگ شما خوشحال شدم
    پاسخ:
    سلام
    مستدام باشی سید برادر
  • بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
  • این خیلی خوب نوشته شده ...

    هم خوبه هم خوب نوشته شده
    پاسخ:
    از اینکه زود اومدید و خوندید ممنون
    با این شرایط " هم لحظه بودن رو می گم "
    فحشم میداید قایل ستایش یود چ برسه به الان که نمره ی خوب هم دادین
    سپاسگزار

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی