علی رسولان

  • ۰۰/۰۶/۲۰
    مه
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۶۶/۰۲/۲۱
    i
  • ۹۴/۰۲/۱۲
    ۱۳
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

این حکایت موبایلی

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۲ ب.ظ

نور صفحه اش را زیاد کردم ، بلوتوثش را روشن ، موزیک در حال پخش البته بی صدا و وایرلس هم که همیشه روشن هست، می خواستم باطری اش زودتر علامت ضربدر را به من نشان دهد ، آخر باطری اش رو به اتمام بود و من نمی خواستم بدون آنکه باطری اش خالی شده باشد به برق وصلش کنم¹ و از طرفی فرصت ماندن هم نداشتم، خوابم می آمد و پلک هایم سنگین شده بود. البته آنقدر ها هم حس خوشآیندی نداشتم که به همین راحتی در حال هدر دادن انرژی هستم ، اما دفع أفسد به فاسد که می گویند همین است دیگر، نیست؟ و باید یک جاهایی به کار آدم بیاید، حالا هر چقدر هم که این قاعده را قبول نداشته باشی ، برای خودش قاعده ای است به طول و عرض اصول! به همین راحتی ها هم کنار گذاشتنی نیست! هست؟

مدتی هست اندیشه ام را خاموش کردم² و واژه های منسوبش را گذاشته ام روی طاقچه ی نداشته ی خانه یمان تا حسابی آفتاب بگیرندُ ترگل ورگلُ برنزه شوند، جهت ارائه به بصرخانه ی بصری دوستان خوش سلیقه ی اندام پسند کمتر متن خوان ، اما نوشتن است دیگر برادر ننوشتن! نمی شود نادیده اش گرفت! انگار همان قدر که نوشتن سخت است ننوشتن سخت ترتر است به تعبیری: لایمکن الفرار من حکومته!؟ و امروز موبایل³ را بهانه کردم برای شروع حرکتی جدید!

یک.باطری است دیگر، حساس استُ ، زود خراب می شود.

دو.حالا هم زیاد فرقی نکرده است، همان خاموش حسابش کنید.

سه.متحرک

نظرات (۲۶)

  • خادم الشهداء
  • سلام علیکم
    نمیخوام مثل اون نقش منفی کارتن گالیور دائم غر بزنم
    اما باز هم می بینم که گفتید از گوشی و دغدغه های مختلف آن
    و وقتی فکر میکنم می بینم چه زیبا وقتهای با ارزش زندگیمون با همین گوشی و متعلقاتش داره از دستمون میره ...
    این رو اول به خودم گفتم و آینه شما مقابل بنده بود برای تذکر کاستی ها ...

    فتأمُل ...

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    اینا که حرف حقِ
    منتهی حکایت موبایلی من هم موبایلی بود هم از نوع حرکتی
  • خانم الف
  • حق گفتید..
    نمیشه فرار کرد ازش..


    + اما عهدی که شکستم عهد ننوشتن نبود..
    :)
    پاسخ:
    بابت اون رفتن و اومدن فکر کردم همچین حالی دارین!

    بله نمیشه!
    ما این پستو با تک تک سلولا درک کردیم !
    داشتم پستای وبلاگمو میدیدم از هر 20 تایی که نوشتم 14 تاش ثبت موقته!!!

    شما که استاد قلم زدنید جای خود ، کسی مث منم لا یمکن الفرار من الکتبة ِ ...!!!!
    پاسخ:
    WOooOow
    استاد قلم :)
    موافقم این ی قاعده ی کلیِ
    و سپاس بابت درکتون
    سلام مجدد ...
    این هم بد نبود...
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله مجدد بیشتر
    باشد بهتر از این ها با دعای شما!
    جسارتا اون باتری های لیتیومی بود که باید می گذاشتید تا ته تمام ود 
    نسل عوض شده نسل باتری ها را ع ض می کنم! روی حول و حوش 50 در صد شارژ بنمایید!
    پاسخ:
    من که نمی دونستم
    فک می کردم مث سابق این جدیدی ها
    یعنی بعد پنجاه درصد دیگه حلِ ، بذاریم تو شارژ عمرش کم نمیشه ؟ مطمئن !

    حالا که فکر میکنم میبینم منم به کلمه ی قلاده اعتراض داشتم 

    قلاده با گردنبند یکیه!!! oO    


    یکی نیس بش بگه جرات داری پیش خانومتون به گردنبند عشق بگو قلاده!!!! 

    اونوقت یه سویس طلا می افته گردنتون تا تفاوت شون رو متوجه شید! 



    پاسخ:
    تا این حد
    من بی منظور گفتم ها!
    ازدواج خوب ! قلاده هم نیست !!!
  • علی رسولان
  • اعتراض شد نسبت به اون جمله قلاده ! 00:08
    قلاده معنی گردنبد هم هستش دیگه :)
    گردنبد عشق منظورم بود
    خواست یه جور دعاشون کنم زیاد خوشش نیاد بچه مردم گناه داره خب نداره ؟
    پاسخ:
    کلمات مناسب تری استفاده کن مجبور نباشی اینجوری بیانیه بدی خب !!!

    حرکت نکرده باز ایستادید 



    پاسخ:
    چرا اونوقت ؟
    خیلی ممنون که سر زدی عالیه بلاگت ...
    پاسخ:
    خیلی ممنون از شما
    چشات عالی می بینن
  • چشم چشم دو ابرو
  • خوش چیه حاجی ؟؟؟

    صدای خواب بود ...

    شما فعلا شیرینی خودتو بده بعد ما رو داماد کن ...
    پاسخ:
    آهان
    پیش پیش لا لا بود :)
    خبری نیست !
    بی خودی شایع نساز
    "تقوای رسانه ای" رو رعایت کن لطفن !!!
  • چشم چشم دو ابرو
  • هـــخخخخخخخخخخ...

    پــیـــشششششش ...

    !!!!!!!!!!
    پاسخ:
    چیِ ؟
    خوشت اومد
    سر و گوشت می جنبه ها
    بگو ! من می شنوم خوابمم نمیاد !!!
  • چشم چشم دو ابرو
  • یه شیرینی دادن که دیگه این بازی ها رو نداره آقا !!!
    پاسخ:
    ای کاش فقط یه شیرینی دادن بود !
    شیرینی دادن که فقط اولشِ
    ولی این اصراری که تو می کنی من بیشتر به خودت مشکوک شدم !!!
  • چشم چشم دو ابرو
  • مبارکه !!!

    نخواستیم ، ترجیح میدم به زندگی خودم فکر کنم و بخوابم !!!
    پاسخ:
    پس فکر کن و بخواب !!!
    چی مبارکه ؟
    خودت قلاده بندازی الهی !!! چ سریع هم به آدم انگ می زنن
  • چشم چشم دو ابرو
  • شما که پیری ، دیروقته یه داستان بخون بخوابیم ...
    پاسخ:
    چ داستانی بهتر از داستان عشق
    قول میدی گریه نکنی بخوابی ؟
  • چشم چشم دو ابرو
  • چقد این دستخط آشنایه ...
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    الکی مثلا من نفهمیدم نویسنده کیه !!!
    پاسخ:
    آخی
    چه پسری
    الکی بازی ها چیِ از دست شما جوون ها
    سلام

    خیلی هم عالی ست...

    وبتون پر محتوا
    و
    قلمتون مستدام

    إن شاء الله...


    "دفع افسد به فاسد"   طلبه اید!!!!؟؟

    (لینک شدید)
    پاسخ:
    سلام
    خیلی هم جالب
    مستدام رو خوب اومدید
    ممنون
    بهانه ها همیشه هستند:)
    پاسخ:
    همین طوره
    سلام خسته نباشید واقعی....دست گلتون درد نکنه ....با انتخاب تصویر بالای وب...گلهای زیبایی....حالا پسر خوبی باش با موبایل کمتر بازی کن موقع عید کمی به مامان جونت کمک کن .....مانا باشید..../
    پاسخ:
    سلام
    ممنون ، چ خوب که خوشتون اومده
    حکایت من تو کار خونه این هستش : ما را به خیر تو امید نیست ! شر مرسان !!!
  • منور الفکر
  • امیدوارم
    خاله و عموهایش را پیر نکند این طفل شیرین...
    فکر سن بالا و قلب ضعیف اقوام را هم بکنید
    ---
    حتی اگر نوشته شده کوتاهتر باشد
    خداکند
    دورش یک دایره کج و معوج قرمز باشد
    که در پانوشت برای توضیح نوشته اند

    طفلکی شهید...
    پاسخ:
    این حتی رو من خودم توصیه می کردم یه روزی
    بعضی اوقات به حتی نمیرسه :):
    ان شاء الله
    ... به من نمی خوره می دونم
  • منور الفکر
  • ننوشتن برادر نوشتن...!
    حقیقت را نمیشود کتمان کرد...
    بانو فاطیما حق دارند
    تا صفحه خانه یتان بازشد
    گفتم استاد باز خانه جدید ساختن؟!
    حتی اسمتان
    حتی سبک چینش خانه یتان
    حتی سبک نوشتن تان

    عجب!
    پاسخ:
    این خانه به خانه شدن
    حرکت ها و مهاجرت ها ، انتها ندارد مادام شدن ها حرکت ها هم هستند متناسب با شدن
    منتهی امیدوارم این بار عمر فرزندمان بیشتر به دنیا باشد 
    حتی بیشتر از گذشته
  • بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
  • بسیار هم خوب
    اینقدری که به فکر باطری موبایل و لپ تاپیم باطری به فکر ما هست آیاO_o
    پاسخ:
    به نظرم باطری بیشتر از اونی که ما فکرش رو بکنیم به فکر ما هست ، منتهی ما نمی بینیمش یا فهمش نمی کنیم 
    خییییییلییییییی شبیه یکی هستین!ان شاالله که اوشون نیستین!
    پاسخ:
    ان شاء الله
    سلام
    ترتر!آشناس خیلی!
    خوش اومدین!
    پاسخ:
    سلام بر شما به تعداد شن های بیابان لوت
    :)
    شما هم
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • بسم الله ...


    سلام علیکم
    آخ که چه قدر این گوشی ها حساس اند روی باتری شان. مال ما که داغان شد.
    نوشتن سخت است و ننوشتن سخت تر ...واقعنم 
    پاسخ:
    سلام بر شما به تعداد قطرات بارونی که دیشب اومد و امشب نمیاد شایدم بیاد
    بسم الله ...
    به نام خدا...
    پاسخ:
    به نام خدا
    پس بسم الله!

    پاسخ:
    بسم الله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی