علی رسولان

  • ۰۰/۰۶/۲۰
    مه
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۶۶/۰۲/۲۱
    i
  • ۹۴/۰۲/۱۲
    ۱۳
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوابم میاد» ثبت شده است

خوابم میاد

دوشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۲۶ ب.ظ

خوابم میاد مث مرگ " یه سری حرف هایی که نوشتمُ پاک کردم " 

گلاب به روتونم دارم ولی اصن حوصله ندارم برم! دوس دارم تو همین حالتی که هستم بگیرم بخوابم. وسط نوشتن. یعنی همونقد که حس و حال اواخر سال شیرین وَ یه جور بی خیالی عظمایی توش موج میزنه! این روز سیزدهم برعکس، حس مسئولیت پذیریُ توش موج میزنهُ شروع کارُ تلاشُ " اگه بشه اسمش رو تلاش گذاشت " " رفتم گلاب به رو، اومدم ، خب قبول کنین هر قدرم که حوصله اش رو نداشته باشم مجبورم برم چون اگه بخوام باهاش کلنجار برم سیستم بدنم مختل میشه خب  " این کارُ تلاش بعد تعطیلات هم همین طوریه ها! نیست؟ یه جورایی هر قدرم بخوای ازش دوری کنی و ازش بدت بیاد بازم مجبوری خب، باید یه حرکتی بزنی! می دونین اون " خوابم میاد مث مرگ هنوز پابرجاست " 

احتمالن بدنم خودشو لوس کرده یا اینکه اونم ناراحت که از فردا باید زود از خواب پاشهُ بره سراغ حرکتش به سمت زنده گی! تا موعدش برسهُ تو یکی از همین سال های نو! بذارنش زیر خاک " چه غم انگیزناک شد :) " 

" بازم یه سری حرف هایی که نوشتمُ پاک کردم " دیگه جسارت قبلم ندارم ، این نوشتن محافظه کارانه تو حال فعلی م به چی برمی گرده نمی دونم! یا پختگیِ یا واسه بالا رفتن سنظ پایین اومدن درصد جسارت! به نظرم هر کدومشم باشه بازم مزخرف، چون هر دوتاش حالم رو بهم میزنه! " همیشه برام خنده دار بوده که بعضی این پختگی رو یه جور حُسن می دونن به نظر من که بیشتر شبیه زندان " " حالا بماند که بعضی آدم ها اگه بخوانم گاهی قدرت یا شرایط ندارن حتی چند درصد از جسارت هاشونم به ظهور برسونن " خوب که دقت کنین می بینین اینم یه جور زندان دیگه است، نیست؟ 

خوابم میاد مث مرگ... " هعع گذاشتن این سه نقطه ی ادامه دار دیگه خیلی بیشتر از همه چیز خنده دار بود " " نوشته شده با یه حالت بسیار خمار با چشمای نیمه باز " کی وسط نوشتن خوابش برده آخه من دومیش باشم برم بالا بگیرم بخوابم "   

  • علی رسولان