📚
#چارلز_دیکنز
#علی_رسولان
#داستان_دو_شهر
#ابراهیم_یونسی
#charles_dickens
#ali_rasolan
#a_tale_of_two_cities
کتاب قبلی رو رها کردم به حال خودش، خسته ام کرد خب، این رو برداشتم بخونم، خیلی سریع دارم پیش می برم، کتاب خوب باشه اینجوریه دیگه، انگیزه میده برای خوندن! شروع خوب، ایجاد سوال های مختلف، شخصیت سازی، و ترجمه ی به نظرم خوب. خب دیگه برم ادامه اش رو بخونم ببینم این کالسکه به کجا میرسه.
#۲
لوسی ، دکتر مانت ، چارلز دارنی، لوری همه یه طرف ، سیدنی کارتن یه طرف دیگه ، یه حسی بهم میگه همه ی کتاب به این شخص برمی گرده ، اینکه چقدر این حسم درست باشه رو نمی دونم ، از این آدم های این مدلی خوشم میاد ، البته شغال بودنش رو نمی پسندم ولی خب اقتضای سبک زندگیشه دیگه ، سیدنی کارتن از لحاظ شخصیتی منو یاد آلکسی ایوانوویچ ( قمارباز ) می ندازه ، با کمی نقش کمتر تو این کتاب ، یه روایت ساده از آدمی این مدلی ، پریش حالِ پریش منظر پریش مسلک، می دونم قربانی میشه فقط می خونم که ببینم چطوری
#۳
فصل دهم از کتاب سوم، ماهیت سایه.
واقعا شگفت زده شدم، یعنی سوالی که همیشه تو ذهنم بود، و یه جورایی فراموشش کرده بودم، مث پتک خورد تو سرم! دکتر مانت تو زندان باسیل عجب نامه ای نوشته بود علیه چارلز دارنی به عنوان آخرین نسل بازمانده از خانواده ای سلطنتی و شرور.
البته پیدا شدن سر و کله برادر میس پراس ، بادسار ، سیدنی کارتن و هم نشینی چهارنفره اشون با جری و لوری هم خیلی جالبناک بود، از اون صحنه های فوق العاده دوست داشتنی تو فصل قبلیش بود، به هر حال آخرای کتاب هستش و جذابیتش داره زیاااد میشه، این اواخرش از کتاب بیشتر خوشم اومد (۶ خرداد ۹۷ ساعت ۰۲:۴۲)
#۴
از همون شبی که سیدنی کارتن با لوسی صحبت کرد فهمیدم شخصیتش عجیب و اثرش بیشتر از همه است ( #۲ اینجا بهش اشاره کردم ، استعداد دیگه دست خودم نیست ) واقعا هم گل کاشت، چی میشه گفت راجع به همچین شخصیت هایی، عاشقی بی نظیر ، یه فدایی به تمام معنا، اسیر شده در سحر دختری با موهای زرین به نام لوسی
درباره این چهره ی سیاهی که از انقلاب فرانسه و زیبا نشون دادن انگلیس ارائه شده هم نظری ندارم ، چون نخوندم راجع بهش ولی خب انگلیسی ها اصولا غیرقابل اعتمادند.
داستان دوشهر کتاب جذابی هستش حدود ۷۰% مخصوصا آخراش و باید حواستون حسابی به کتاب باشه تا شخصیت ها رو فراموش نکنین یا سریع یادتون بیاد ، خب خودم اصولا با این موضوع مشکلی ندارم و شخصیت ها تو ذهنم می مونن ( ۶ خرداد ۴:۴۵ )