تضاد لازم ۳
وقتی به این نتیجه رسیدی که دنبال شرایط ایده آل نباشی و یاد گرفتی به جهنم اتفاقات، بهشت گونه نگاه کنی، اون روز بزرگ شدی، استاد شدی
مودیا میگن الان اونکاری رو انجام بده که باهاش حال می کنی و مودت هست، دقیقا یعنی اونکاری رو بکن که ازش لذت می بری و اینجوری به نشاط و شادی میرسی!
البته یه مودی واقعی دقیقا نمی تونه زیاد زنده بمونه، چون خیلی حس و حالا ممکنه سراغش بیاد و نتونه انجام بده چون اگه انجام بده سرش رو به باد میده در عرض چند روز " تو این زمینه حوصله ی نوشتن مثال رو دارم ولی چون نمیشه نوشتشون خودتون به حال هایی که تو زندگی خواستین انجامش بدین و ندادین فکر کنین، دقیقا یه مودی باید اونارو انجام بده"
مگه اینکه یه مودی بی بخار باشه که خب اونم اصلا ارزش نداره بهش بگی مودی
خب خیلی اوقات شما نمی تونی اونکاری رو که ازش لذت می بری رو انجام بدی و همین باعث رنج و آزارت میشه، اصلا مودی بودن یه جورایی ممتنع الوجوده، امکان وقوعی نداره، سراغش رفتن هم کلی دردسر و حرص خوردن داره. حتی رسیدن به مودها خودش منشا رنج و آسیب میشه.
برای خروج از این وضع نا به سامان! یه ساحل آرامشبخش هستش که قدم زدن روش خیلی منطقی تر به نظر میرسه، من خودم با اون فکری که میگه اون حس و حالی که توش هستی همون حال خوب هستش و باهاش حال کن رو می پسندم. دقیقا یه جورایی هیچ کس تو هیچ موقعیت بدی نیست اگه قشنگ نگاه کنی بهش. تو بهشت می تونی جهنم طور زندگی کنی و تو جهنم می تونی بهشت طور زندگی کنی. اصلا بذار بهتر بگم حتی جهنم بهشت و بهشت جهنم.
- ۹۷/۰۸/۰۲