علی رسولان

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۶۶/۰۲/۲۱
    i
  • ۹۴/۰۲/۱۲
    ۱۳
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

Default Theme

سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ق.ظ

تم، از اون واژه هاییِ که به مدد گوشی های موبایل چندسالی بیشتر نیست وارد دنیای لغات ما شده، البته بعد از تم، لانچر هم پاش به دنیای ادبیات وا شد، که از نظر مفهوم تفاوت چندانی با تم نداره ولی از نظر بصری و کارکرد متفاوتند در بعضی موارد با هم، حالا چرا یکی شده تم و یکی شده لانچر نمی دونم. هر کسی که یه گوشی نو رو روشن می کنه، با یه تمی رو به رو میشه، تم، قیافه ی موبایلِ! شکل ظاهریشِ! به این تمی که آقای کارخونه زحمتش رو کشیده و بارگذاریش کرده روی گوشی موبایل میگن Default Theme.

Default Theme تم اصلیِ گوشی شماست، ممکنه شما در طول دورانی که از گوشیتون استفاده می کنید تم های زیادی رو نصب کنید یا حتی بی خیال تم بشید و برید سراغ لانچرهای مختلف! اونم به طور موقت و تو زمان های محدود! که این اتفاق رو شرایط و حال های متفاوتی که توش هستید برای شما رقم می زنه! اینکه این تغییر موقت هستش خیلی مهمِ.

.

از نگاه من اصولن آدم ها بازگشت خیلی صاف و صادقی به همین Default Theme گوشی خودشون دارن! حتی به تجربه براشون اثبات شده که Default Theme حالِ بهتری برای گوشی شونِ! و این رو دقیقن همون موقعی متوجه شدن که بعد از نصب کلی برنامه در طول دوران حیات موبایلشون ، یه شب ، یه لحظه به یه کلافگی شدید میرسن و بی خیال هر چی پیامکُ شماره تلفنُ عکسُ مرحله ی بازیُ اینا میشن و خیلی ریلکس گزینه ی Factory Reset رو میزنن! و یه نفس راحتی میکشن! این بی خیالی لحظه ای یه جور انقطاع شیکِ که کلافگی از دست کثرات گوشی نصیب آدم می کنه! یه تجربه ی کاملن دنیایی! که حالت معنویش نصیب هر کسی نمیشه!

وجه دیگه ی Default Theme اینِ که اصولن آدم ها هم مثل گوشی ها Default Themeدارن! و اصولن همین Default Theme آدم هستش که مهمِ! و اصولن تر فارغ از اون حالت معصومانه ی تولد، هر آدمی در طول زندگیِ خودش برای خودش یه Default Theme می سازه که با اون شناخته میشه! تغییرات لحظه ای و گاه گاهی آدم ها اصلن مهم نیست! و هیچ تاثیر در شکل گیری این تم عمومی نداره! اینکه شما گاهی دوست دارید فانتزی باشید، گاهی مذهبی، گاهی رمانتیک، گاهی خشن، گاهی آرام، گاهی ماشین زده، گاهی کتاب زده، گاهی سکسی ، گاهی آنتی سکسی، گاهی فوتبالی، گاهی بسکتبالی، گاهی علمی ، گاهی کفِ خیابونی و گاهی هر چی گاهیِ دیگه ای ، باید بگم که این گاهی ها تاثیر چندانی در Default Theme شما نداره! 

مگر اینکه مرور زمان به معنای حقیقی کلمه این گاهی رو به یک مستدام واقعی تبدیل بکنه! این تبدیل همون قدر نادرِ که اصن به چشم نمیاد! تمام حرف من اینِ که آدم ها با Default Theme شون شناخته میشه، نه با تم های لحظه ای و جوگیرانه اشون!

  • علی رسولان

نظرات (۳۲)

بلا زیرپوستی داری آمار میگیریا!

اتفاقا عید خیلی سلامتی هم داشتم، با وجود آمد و شدها چند تا کار تحقیقیِ پرکار و با پدر مادر ، تکمیل و آماده تحویل شد
با این تیریپ شعرا آشنا نیستم، ولی خدایی اهالی فن راجع بهش چی گفتن؟
نفهمیدنم هم به خاطر همون درگیری ذهنی به کارهای خودم بود که دیدم وقت ندارم با عرض معذرت گذرا از شعر رد شدم گفتم خودت توضیح بدی که در زمان صرفه جویی بشه
حالا این وسط چند تا کامنت هم از ما اسراف شد برای اینکه بکشونیمت اینجا که جواب نداد فقط ارادت ما اینجا ثبت شد که امدیم خانه نبودید :)
پاسخ:
گفتن به جای خدا بذار نشان ، مگه تو می دونی کی گفته چی بذارم؟ oO
پس محققی ، به قول بچه ها: پجوهشگل :)

با کدوم تریپا آشنایی هان؟
چرا گند؟
چرا کلش؟
حیرونی م فقط به اون روز مربوط بودا،
حالا یه عیدت، شده روزت ها! ببین چه میکنی؟

اتفاقا تو این مثلا تعطیلات! بالاترین حجم کار و بازدهی رو داشتم، اصلا یه چیز بی نظیر!
پاسخ:
یه سر به کامنتات بزن
می بینی که همش حرف از حیرونیِ خودتو ، خودمه
بعد فک کن شعر رو تازه متوجه شدی!
حالا ب نظر خودت عیدسلامتی رو پشت سرگذاشتی آیا؟

مثلن چی کار کردی؟
دارم غش غش میخندم
تازه منظور شعرو گرفتم ، اگه درست گرفته باشم :) :)

خلط ضمایر شد نفهمیدم کی به کیه، به خاطر همین شعر برام گنگ بود

پاسخ:
آخی
بخند
بخند
که کل تعطیلات عیدت رو گند زدی بهش ، با اون حیرون شدنت
من جای تو بودم گریه می کردم الان
اِ
تعطیلاته؟
واقعا؟!!!
پس چرا ما تعطیل نیستیم؟
پاسخ:
اونو دیگه نمی دونم
واقعن چرا؟
کارت چیه؟
:) :)
از حیرونیت حیرون شدم عید و روز قاطی شد :) :)

ببخشید میشه بیت دوم رو معنی کنی؟ خصوصا مصرع دومش رو
پاسخ:
بیت دوم میگه دلیل آمدنم
زیاد غرق نشو :)
روزت مبارک

وقتی نیستی چی بپرسم؟
از کی بپرسم؟
پاسخ:
از من بپرس
روز چی ام اونوخ؟
سلام
حتما نیستی که جواب نمیدی دیگه!
یه سوال درباره شعرت داشتم
پاسخ:
تعطیلاتِ عیده ها! مثلن
سلام
سلام برادرعزیز
با تاخیر عیدت مبارک و ان شاءالله سال پربرکتی پیش رو داشته باشی
پاسخ:
سلام دوست عزیزم
خواهش
شما بیشترتر ببخشید که من باکلی تاخیر دارم جواب میدم شما هم سالی پر از لحظه های قشنگ داشته باشی ان شا الله
احوال جناب حیران؟
چرا کم کار شدی اخوی؟
حیرونیِ کار دستت داده؟
پاسخ:
خودت داری میگی دیگه
حیرانم
سلام
سال نو شما هم مبارک (چند بار اومدم تبریک بگم نشد)
ایشالا سالی باشه که کمتر به ما گیر بدی


اون روز برنامه استغاثه به امام زمان بود گقتم شاید شما هم اومده بودی


:(
پاسخ:
سلام
سال نو شما هم مبارک باشه
سال خوبی داشته باشید
آهان نه خبر نداشتم
سلام مومن. جزاکم الله خیرا

والا ما تا الان به اون مرحله reset کردن تا حالا نرسیدیم...چون اضافی ها را سریع پاک می کنم(لبخند)
البته این در مورد گوشی فقط صادقه ها

وگرنه با تفسیری که دوستان کردند نیاز اساسی به reset شدن دارم...بدون هیچ گونه تعارف...

این آخر سالی ما را حلال کنید لطفا

ایام همواره مبارکتان

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یاعلی
پاسخ:
احسنت رزمنده بایدم منظم باشه بهله :)
 آرزومندم تو سال جدید یه ریست حسابی بکنی
حلال شما هم همین طور
سال خوبی داشته باشی و مبارک باشه همه لحظه هاش برات
داره به صفاتم اضافه میشه ، مظلوم که بودم غریب هم شدم

راستی امروز اومدی میدون امام حسین ؟
پاسخ:
اون روز چ خبره بوده؟
سال نوتون مبارک
نه غریبی نه مظلوم بی خود نه نه من غریبم بازی در نیار
رسما سر کاریم دیگه! بله؟

من که راست میگم، ولی قرار بود بگی من چیو راست گفتم (احتمالا منظورت درست گفتن بوده)
پاسخ:
آهان
تو که راس میگی ناظر به اون ننه من غریبمی بود که تو کامنت در آوردی که من برائت می جویمُ فتا به دام برسُ
من از کجا باور کنم کی کی هست و کی کی نیست
بله، حق با شماست. عمیق که فکر میکنم می بینم نباشی نمیشه

خب سوالت رو پاسخ دادم دیگه!

آقا این موشکهای نقطه زن کلی سر و صدا به پا کرد زدی تو برجک طرف اونوقت میپرسی H و F یعنی چی اونوخ؟

واقعا که!

حالا شما بوگو
پاسخ:
الان با سرچیدن h و f متوجه شدم!
دقیقن سوال خودت چی بود ؟ که باید پاسخ بدم
پاسخ نمیدی آقا؟
پاسخ:
باشم پاسخ بدم
وقتی نیستم نمیشه که میشه ؟
کدوم سوال؟

جواب دادم که!

رسولان خوبی؟ کم کم دارم شک میکنم ها؟

سوال پرسیدی جواب دادم دیگه!
پاسخ:
h , f یعنی چی اونوخ؟
میگم این یعنی چی ؟
که اینجا نوشتی:
میبینم چند روز مثلا نبودی رسولان H و F شدی!
سلام
چی رو راست میگم؟

منظورم نقطه زن بودنت بود.
پاسخ:
سلام
جواب سوالمو بده بعدن بهت میگم چی رو راس میگی
سلام
میبینم چند روز مثلا نبودی رسولان H و F شدی!

ضمنا رسولان فقط یک نقطه داری اونم منم.

بدین وسیله هر گونه ارتباط و وابستگی آن نقطه و سایر نقاط با خود را تکذیب و از همین تریبیون از آنان اعلام برائت میجویم.

فتا به دادم برس! دارن از اسم من سوء استفاده میکنند!

نظر درباره متنت هم باشه برای بعد
پاسخ:
سلام
تو راست میگی
h , f یعنی چی اونوخ؟
  • صحبت جانانه
  • شخصیت هر انسان اثر انگشت او می باشد
    این تم فطری همون شخصیت بای دیفالت انسان است


    +بد تایپ کرده بودم، حق داشتید...البته اگر الآن دیگه متوجه منظورم بشوید!
    پاسخ:
    چرا اینقد کم حوصله برای نوشتن ؟
    بله متوجه شدم

    +ایرادی نداره پیش میاد
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • یجورایی موافقم
    یجورایی نه
    یجورایی موافق بودنم ک معلومه اون تم اصلیه و بازگشته است
    اون یهویی برگشتنه است
    یجورایی نبودنم رو هم حسش نیست بنویسم :))
    بعدا مینویسم

    بعدش هم با کامنت سما هم موافقم
    ولی دلم تنگ میشه واسه اون موقع ها وب هرکی میرفتی کلــی وب جدید میافتی و باحال الان همون چندتا انگشت شمارن که میخونی، محدود شده
    پاسخ:
    اون قسمت موافقش که جذابیتی نداره
    ابراز مخالفت کنید ببینم چیزی از توش در میاد یا نه!

    همین انگشت شمار خوبه! قبول کنید که خودتونم و خودمونم مث سابق انرژی نمی ذاریم و این تاثیر میذاره نمیذاره؟
    سلام
    پاسخ:
    سلام نقطه امروز یکی تو تلگرام میخواست با آی دی نقطه منو سرکار بذاره که خورد تو برجکش
    هی میگم اسم بذارید واسه همینه ها
    الان شما دقیقن کدومی ؟
    سلام علیکم
    تشبیه جالبی بود... :) اما در تمامی موارد صادق نیست...
    پاسخ:
    سلام به شما بیشترترش
    اون موارد غیر صادق رو بگید خب یه چیزی یاد بگیریم ، هم من هم بقیه می دونم که خیلی بچه های اینجا کامنت ها رو می خونن
    یه قول و خدایی جز تفریحات سالم هستش این کامنت خوندن
    موافقم
    پاسخ:
    موافقتتون پایدار
    فقط دقیقن باچی ؟ :)
    سلام
    والا تقصیر از من نیست، تقصیر از این مراحل امنیتی وبلاگ شماست بعد اینکه از جند تا دیوار امنیتی می گذری تازه اگه یادت مونده باشه چی می خواستی بگی نظرت می پره تازه من کپی کردم نظرمو که یهو ناپدید نشه بعد که دیدم رفت پیست زدم نوشته ... علی رسولان :((

    یه شعر زیبا بود از مولوی به همین اناالیه راجعون اشاره می کرد گفتم شعر بذارم شاید ذوق شاعریتون برگرده اینم که نشد

    بعدم این وبلاگا هم شدن قصه روزگار ما... قدیما رفت و آمدا زیاد بود چهل تا همسایه اینور و اونور و عمو و دایی و خاله و عمه و دخترخاله و... همه با هم رفت و آمد داشتن اگه یه بار تو این دورهمی یکی هم نمی یومد بازم شلوغ پلوغ بود بعد که دنیا پیشرفت کرد و فاصله ها زیاد شد میگن هر اومدی یه رفتی داره تا نری خونشون بهت سر نمی زنن نمیگن بنده خدا اصلا نبود اینجا که بتونه بیاددیدنم
    :) اینا رو گفتم که بگم بلاگم دیگه مث قدیم شلوغ و پررفت و آمد نیست اگه رفتی نظر دادی میان نظر میذارن
    بعدترم اینکه همینطور که دخترعمو ها تلفنی حال همو می پرسن اینجام با تلگرام و ... از حال هم مطلع میشن دیگه نیازی به همه رفت و آمد نیست

    عذرمیخوام خیلی طولانی شد

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    فقط یه کد تاییده ها! مراحل امنیتی oO  مگه داریم مگه میشه
    می فهمم البته این پاک شدن رو ، واسه خودم هم اتفاق افتاده

    میگما من دو تا نیمچه غزل گفتم ها! چ جوری دیگه بگم ، یه کم کم حوصله شدم واسه نوشتن ، اونم دلیل داره ، ولی هستم میگم دیگه نمی گم؟
    اصن نمی دونم قدیما کلن یه طور باحالی بود بیشتر
    هیچی جای رفت و آمد رو نمی گیره ، حتی اگه چهره به چهره بشینی ولی هر کی سرش تو موبایل خودش باشه اصن مزه اش مزه ی خاصیه این کنار هم بودن
    این جسمانیت محبت
  • پلک شیشه ای
  • http://rochak.blog.ir/post/184

    تقارن این مطلب با صحبت های جالب شما.
    پاسخ:
    امروز تو راه خوندم اینو
    متن خانم الف جالب بود
  • صحبت جانانه
  • و این تِم همون اثر انگشت فطری شخصت اونهاست!
    پاسخ:
    همون چی هستش ؟ متوجه نشدم
  • پلک شیشه ای
  • تصویر گوشه وب چه حس عجیبی دارد.
    پاسخ:
    بله منم اولین بار که دیدم حالم خیلی ناز شد
    شاید به خاطر این بود که تا حالا دستای آقا رو اینقد از نزدیک ندیده بودیم
  • پلک شیشه ای
  • سلام علیکم.همون لحظاتی که منتشر شد خوندمش منتهی حرفی نیومد به انگشتام واسه نوشتن. جدا اگر بر می گشتیم به. تنظیمات اولیه خلقت مون، چی می شدیم؟الان کجا بودیم؟ کی بودیم؟
    پاسخ:
    من سوالای اینجوری رو دوست ندارم ولی می گم یه دکمه ی اینجوری داشتیم باحال میشد که میزدیمشُ تر و تازه می شدیم
    آی کیف میداد :)
    قابل نداشت.
    پاسخ:
    خیراتتون مستدام و بیشتر تر
    اون موقع هایی که آدم هی فکر میکنه یه چیزی گم کرده ولی نمیدونه چیه
    لابد همون Default ِ خودشه!
    پاسخ:
    اینو بهش میگن پ.ن یک!

    این پی نوشتتون بسیار جالب بود بسی لذت بردم، حتی این کسره کنار دیفالت هم عالی شده، من فکر نمی کردم این مدلی بشه وگرنه حس می کردم خیلی جاها باید گذاشته بشه ، ممنون از زیبایی و به جایی این کسره
    سلام
    جالب بود. ریست فکتوری مثل دل کندن از همه ی دنیا و اعتبارهای دنیایی، مثل یاد مرگ و نزدیک دیدن مرگ، مثل درک انا لله و انا الیه راجعون و برنامه های موبایل و .. هم مثل انما الحیاة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد ... .
    متنت منو برد به اینایی که گفتم.. آدم یه جایی از دنیا و مافیها دل میکنه و به فکر اصل خودش میفته..
    پاسخ:
    سلام
    دقیقن خوب جایی رفتی
    و دقیقن باید بهت بگم که خیلی حس خوبی داره خوندن کامنت عطریار تو این حال و روز غیرخوبم
    زندگیت سرشار از ریست های به جا و به موقع
    سلام
    انقـــــــــــــــــــــــدر نوشته بود همش پرید :(

    مثال ملموس و خوبی بود

    یاعلی
    پاسخ:
    تو این بی کامنتی شما هم کارایی می کنید ها :(
    انصافن ولی رکود شدیدِ ، من این رو از تعداد کم نظرات فهم می نمایم! مردم بسی شدید زیر فشارن! کی حال داره کامنت بذاره! متن بنویسه والا با این نوناشون!

    لمس کردن هاتون مستدام

    من یادم رفت سلام کنم، سلام

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی