دغدغه ی این روزهای من

هوش و حواس نیست که میخواستم اینو بگم یادم رفت:
لذت میبرم وقتی یه جوون حرف از اولویت میزنه عشق میکنم حتی اگر بگه فلان چیز اولویت من نیست حتی اگر اون فلان چیز رو خودم گفته باشم. این یعنی اون جوون برنامه داره، هدف داره، و چی بهتر از این؟

خب حالا پررو نشو! والا!
از وقتای خاکستری و سوخته میشه برای تمرین خط استفاده کرد، من دستخطهای تحریری اساتید رو داشتم و حتی گاهی بدون خودکار با دست از اون تقلید میکردم خیلی اثر داشت. الان یه جستجوی ساده خط تحریری تو نت بکنی کلی مطلب و اموزش هست چند تا قاعده رو یاد بگیری تمومه

چرا یکی منو از برق نمیکشه؟ چرا من اینقدر حرف میزنم؟ چرا اینقدر کامنت میذارم؟ خدایا من چم شده؟ این نشونه چیه؟

پاسخ:
می خوای زمز زو هک کنی ؟ ترکیبیِ ، اگه موفق شدی بهم بگو ، قول میدم عوض نکنم

برنامه زیزی که نمیشه اسمش رو گذاشت ولی خب هست اولویت هایی

دقیقن کل زندگی یا لحظه هایی که می گذرن وقتای سوخته هستن

ناراحتی من بکشم والا ، خودت تنت می خاره ها

۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۱

رسولان حرف کربلا مطرح شده و من گیجِ گیجم

تجربه کربلا داشتی؟ برام میگی؟

پاسخ:
حالشو داری برو اینستاگرامم

اونجا از پیاده روی اربعین نوشتم

البته همشو اینجا هم آوردم که فک کنم اسمش الچهلم باشه نه اسمش الاعداد آرشیو آذر ۹۴

۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۸

آره بنظرم خیلی خاصِ چون هم پدرش و هم مادرش هردو هم اهل رعایت های خاص هستند و هم اهل مطالعه های خاص یعنی علم و عمل رو با هم دارند اتفاقا خیلی هم ساده شروع کردند و البته سختی های زیادی هم تحمل کردند ولی همچنان ثابت قدم همدیگر رو دارند محکمتر از قبل. در خوبیها و اخلاص رضا و اینکه ولی ای از اولیای الهی است شک ندارم، صاف و شفاف مخلص و بی ریا

خنده م گرفت این وسط چرا این احتمال رو دادی که من آدم خوبی باشم

ساده گرفتن همیشه منجر به این نمیشه که ساده از دست بدی، مهم تلاشی هست که میکنی البته قبول دارم تا همراهت واقعا همراه نباشه نمیشه
یه همراهِ همیشه همراه و یار (و نه بار) برات از خدا مسئلت میکنم

پاسخ:
اینکه آدم به حرف هاش عمل کنه خیلی خوبه

گفتن نداره

آمین

۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۴:۴۴

پرواز...

خیلی خوب بود .

تلاش کردم که یه چیزی بگم ؛ ولی جز همین جمله ی بالا ؛ نشد !
کامنت ها رم خوندم بلکه چیزی بیاد دستم ، باز هم نشد !

پاسخ:
همین خیلی خوب بود، خوب بود

این تلاش قابل احترامَ برام ، ممنونات

۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۳

سَـ ـداد

الهییییییییی...

فقط یدونه میخواید!!!؟؟؟

پاسخ:
اوهوم

فقط یه دونه 😋

۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۰۸

وخدایی که دراین نزدیکیست ..!

یه لایک کفایت میکنه دیگه؟

:)

پاسخ:
آری

کفایت می کنه

۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۶

خدایی یه راه بهت نشون بدم رمز رو میگی؟

پاسخ:
راه نشانم بده

آدمیزادی

با اصالت

۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۵

باشه تو مژده پدربزرگیت رو بده من جشن میگیرم و سور میدم
ولی رسولان ساده بگیر زودتر اقدام کن من آرزو دارم :))))

پاسخ:
آها

باشه

ساده بگیری ساده هم از دست میدی

۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۲

خیلی مال یه دقیقه است...
نه اتفاقا بچه زیاد دیدم و گاهی هم از دست بعضیاشون کلافه شدم شدید، ولی این یه چیز دیگه است. رضا خودش خیلی خواستنی و خوردنی و اهل دله، هنوز بچه اش رو ندیدم ولی اگر ببینم دور از چشم پدر مادرش حتما میخورمش. خیلی وقته با خود رضا هم حرف نزدم حیف تهران نیست حیف .. چه روزای خاطره انگیزی بود ... از مصاحبت باهاش خسته نمیشدی خصوصا که تو هر گفتگو یه درس تازه برات داشت و وصلت میکرد به اون بالا مالاها و از زندگی و حرفای روزمره جدات میکرد

دل و دغدغه ات رو هم شوخی کردم

پاسخ:
پس با یه بچه خاص طرف هستی

یا تو خیلی آدم خوبی هستی یا رضا

تشخیصش با خداست

شوخی 😐 چرا با احساسات آدم بازی می کنی

۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۹

وای رسولان بعد این همه حرص خوردن از اوضاع کاری و سیاسی و فرهنگی و فیش های حقوقی نجومی و اظهارنظرهای جدید دکتر صالحی و اختلاف زندگی مشترک یکی از رفقا و ... امروز فهمیدم یکی از بچه ها پدر شده وای نمیدونی چه ذوقی دارم، خیلی هیجان انگیزه! چند دقیقه یه بار یادم می افته دلم غنج میره خیلی خوشحالم خیلی
ان شاءالله یه روز خبر پدر شدن تو رو بشنوم :)))

پاسخ:
خیلی خوشحالی

خیلی وقت بود بچه ندیدی بودی آره؟

من پدر نمیشم مستقیم برای پدربزرگی اقدام می کنم والا با این وضع اقتصاد و ...

۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۶

وا مگه من چمه؟ چرا عمرن؟

خطت خوبه ولی جا داره بهتر از این باشه، بعضی اصول تو خطت رعایت نشده و حروف و کلمات توازن و تناسب لازم رو ندارن. حیفه شاعر باشی و حرف دلی بزنی ولی خطت اینطور باشه البته این خط با این اوضاع و احوال این شعر تناسب داره، حرفم کلی بود
ناراحت نشو از دستم پیشرفت و بهتر شدنت رو میخوام نه خدای نکرده اذیت کردن و رنجوندن

محتوای شعرت رو هم خیلی دوست دارم

پاسخ:
تو چیزیت نیست ، کلن دغدغه ی مدنظر اینجا دست هیچ مخاطبی نمی تونه باشه واسه خودت جو میدی

همین مسیر بهتر شدن نیاز به وقت گذاشتن داره که تو اولویت من یکی نیست، فرصتشم ندارم

ناراحت نشدم

ممنون

۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۸

باز رمزولانه نوشت
باز رمزولانه نوشت
باز رمزولانه نوشت

آقا حکمت این سر مخف بازیا چیه؟
اون تو چی مینویسی مگه؟

پاسخ:
تو به من بگو چطوری رمز رو بهت برسونم

من به همون شیوه اقدام می کنم

۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۷

میم عین

فکر کردم تصادف کردی!
می خواستم زنگ بزنم افسر بیاد کروکی بکش!!

پاسخ:
خب دیگه واضح تر از این بگم ؟

زنگ بزن منتظر چی هستی

۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۸

پسر انسان

بگرد پبدا کن خودتو...

ما لای خرت و پرتای دنیا گم شدی...

بمیر قبل از اینکه بمیری

پاسخ:
ما ، شدی

این ما تو بود

یا اون شدی شدیم 😏😋

به هر حال درسته

چشم

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۲

راستی یه ماشین داشت از کوچه رد میشد ضبطش هوار میزد دلش گمشده و پیداش میکنه خیلی هم شاکی بود و خط و نشون میکشید که اگر عاشق شده باشه رسواش میکنه و از این حرفا . اصن یه وعضی...

پاسخ:
دلم گم شده پیداش می کنم بود؟ 😃😑

خدا رحمتش کنه مرحومه رو

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۵

نمیدونم تو چه حالی این شعر رو سرودی ولی از وقتی شعر رو خوندم و البته حالا دیگه حفظ شدم همش فکر میکنم از یکی از دعاها الهام گرفتی...

پاسخ:
این دو بیت رو پارسال گفتم شاید هم قبل ترش

تو بین نوشته ها هم گم شده بود

اتفاقی پیداش شده

منم نوشتمش

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۶

حالا یا به موازات یا بعد از پیدا کردنش یه فکری به حال خطت هم بکن :)

عید همه مبارک

پاسخ:
خطم مشکلی داره؟

تو خودت بنویس ببینم

عید یکی از همگان یعنی یو مبارک

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۱

پیش منه!

پاسخ:
پیش تو نیست!

عمرن پیش تو باشه

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۶

آی جان قز

راستش من کلا چیزی متوجه نشدم :/
ولی اینی هم که تو کامنت اولم گفتم اونو هم متوجه نشده بودم! ولی اونی که گفتم ان شالله همه چی درست میشه،به صورت کلی در مورد همه چیز گفتم و نه فقط در مورد نیمه ی گمشده و اینا!

کلا بی خیال شین من بهتره در مورد پستهای پیچیدتون نظری ندم :)))

پاسخ:
اره اون جمله ی کلی هستش

ان شا الله منم امیدوارم

این پیچیده نبود که 😄😉

۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۲:۱۸

آی جان قز

والاه راستش منم اول فکرم نرفت به ماجرای نیمه ی گم شده و اینا...ولی وقتی کامنت قبلی و جواب شما رو دیدم (شاید هم کامنت قبلی منظورش چیز دیگه ای بود و من اشتباه متوجه شدم)فکر کردم حتما ماجرا اینه!
ببخشید اشتباه منو کامنت قبلیو جواب شما منو به اشتباه انداخت!

پاسخ:
خب شما اولش چی متوجه شدین آیا؟

این خیلی مهمِ

اگه دوس داشتین بگین

۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۴

رزمنده ..

سلام مومن. جزاکم الله خیرا

عیدتون مبارک

چه تعبیر قشنگی بود...احسنت...

البته دنبال این دل نگرد...نه از اون جهت که نیست که هست...از این جهت میگم که همون له شدن و کشون کشون رفتنشو عشقه...

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

یا علی

پاسخ:
نگاه قشنگت بسیار دلچسب بود

بله کشون کشون رفتن خودش عالمی داره

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۳

آی جان قز

هعی... D:
فک میکردم شما متاهلین
ان شالله همه چی درست میشه :)

پاسخ:
من تازه فهمیدم چی شد

کامنت قبلی هم برام جالب بود

حالا بعدن میگم

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۰

مــ. مشرقی

خیلی خوبه...
ان شاالله دلتونم پیدا کنید!

پاسخ:
خیلی ممنون

برای همه ان شا الله

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۴:۴۳

سرباز صفر

سلام

دعوتید به " اتمام ماه مبارک رمضان، مصیبتی عظیم "

http://sarbaz0.blog.ir/post/1395

خوشحال میشم نظرتون رو درمورد یادداشتم بدونم. اگر مطلب رو دوس داشتید لایک کنید و ما رو دنبال کنید

التماس دعا

پاسخ:
میام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

علی رسولان

علی رسولان

من

رازیانه

نوشتاری

بلاگر