علی رسولان

  • ۰۰/۰۶/۲۰
    مه
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۶۶/۰۲/۲۱
    i
  • ۹۴/۰۲/۱۲
    ۱۳
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

حقوق

جمعه, ۲۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ق.ظ

دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته ی حقوق حتمن بخوانند ، یک متن برای شروع #پویشی کاملن حقوقی 

دیروز و امروز کنکور بود. بچه های انسانی و ریاضی و تجربی بعد از دوازده سال درس خواندن، حالا به مرحله ای سرنوشت ساز به معنای واقعی کلمه رسیدن. به هر حال خوب یا بد، تنها تاثیر این دوازده سال درس خواندن روی نتیجه ی کنکور یک معدل ساده است و این یعنی اگر شما همه ی سال های درسی تان را درس خوانده باشید شدید اما سالی که کنکور دارید بازیگوشی تان گل کرده باشد، همه ی آنچه که در این سیستم آموزشی برای آن زحمت کشیده اید را ، به باد داده اید نافرم!
خودم که اصلن این طرز برخورد با درس خواندن را به هیچ وجهی قبول ندارم، اصلن درس خواندن این مدلی ، و با این سبک در کشور را هم قبول ندارم، اصلن این تفکر که همه ی زندگی مسیرش به دانشگاه ختم می شود را هم قبول ندارم.
مثلن من اگر بچه ای داشته ای باشم خودم مسئولیت آموزش حروف الفبا و دو به علاوه دو را به او شخصن تقبل می کنم، و آن وقت می برمش پیش نقاش خوب محله ی مان تا یک نقاش ماهر شود، یک نقاش حرفه ای که تمام فکر و ذهنش نقاشی باشد بدون آنکه بداند انتگرال چیست یا مثلن کسینوس به چه کار می آید یا اینکه درباره مندلیف و جدولش بداند، اصلن تعریف روانشناسی را هم نداند به جایی برنمی خورد، دین و زندگی هم که به کتاب نیست به عمل است، کلن گاهی فکر می کنم مدرسه جز استرس هیچ چیز دیگری ندارد، چه بشود که، یک خانم اکرم زاده ی مهربانی " خانم اکرم زاده دوستت دارم بسیار، الهی هر کجا که هستی بهترین ها برای تو باشد " به حسب اتفاقی در مدرسه حضور پیدا کند ، معلم هنر شما بشود و شما خطت خوب شود، نقاشی ات خوب شود، کلی خاطره های قشنگ هنری داشته باشی و پی ببری که چقدر هنرمندی.

می خواهم اوی مثل من و او، بدون آنکه کوچکترین مفهومی از هر علم دیگری را بداند، غرق در نقش و نگار شود، یک سوپر فرشچیان شود تا برای دل پدرش هم که شده، غروب عاشوراهایی بیافریند، که هزاران برابر در انتقال حزن عاشورا گیراتر و تاثیرگذارتر باشد از خلق های فعلی.
اما از کنکور نگفتم که از ایده آل ها و آینده ی چگونگی برخوردم با آن بگویم، از کنکور یاد کردم تا از فارغ التحصیلان باهوش و با استعداد یک رشته ی خاص از علوم انسانی بگویم. از دردهای فارغ التحصیلان تاپ ترین رشته ی علوم انسانی که حقوق نام دارد.
حقوق، که اصولن تمام بچه های درسخوان به هوای آن علوم انسانی را انتخاب می کنند. این جذابیت وکیل شدن با دیدن یک فیلم ساده یا شنیدن این جمله ی کلیشه ایِ، من فقط در حضور وکیلم حرف می زنم ، به راحتی آب خوردن در ذهن خیلی هایِ دبیرستانی شکل می گیرد. خصوصیت های عدالتخواهانه ی نوجوانی، دوست داشتن گرفتن حق خود از دنیا، " این ها نگاه های یک نوجوان است زیاد سخت نگیرید که چرا ساده است" و البته یک بودنش ، تاپ بودنش است که می شود انگیزه برای انتخاب این رشته و تلاش برای قبول شدن در آن.
اصولن بچه هایی که عشق حقوق می شوند تن به هر خواری، دانشگاه، موسسه یا پیام نور " این سه تا خیلی با هم فرق دارند ها، تو را سر جدتان موقع انتخاب رشته دقت کنید، یادم بیندازید، یک بار از تفاوت هایشان بنویسم و عواقب تحصیل در هر کدام شان را بگویم " و مسیری می دهند تا مثلن دانشجوی رشته ی حقوق شوند. در حالی که در شهر خودشان با رتبه ای که آورده اند می توانند حتی روزانه ی یکی از بهترین دانشگاه های شهر یک رشته ی معمولی بخوانند که به مراتب، آینده ی روشن تری خواهد داشت چه لحاظ کاری و چه از لحاظ ادامه ی تحصیل. این یک واقعیت تلخ است، فقط نمی دانم چرا هیچ کس توضیحش نمی دهد به نوجوان های بنده خدای علوم انسانی. شاید هم می دهند درست نمی دهند، قانع نمی کنند، مثلن دستوری می گویند فقط دانشگاه های تهران را انتخاب کن، خب بچه است، به تو هم که رفته باشد یک مغرور تمام عیار است، آنوقت نتیجه اش چه می شود، صد در صد درست از آب در نمی آید، باید حرف زد، با منطق، استدلال تا بچه ی عاشق قانع شود، بپذیرد.
سختی های قبول شدن، رفت و آمد، درس خواندن در رشته ی حقوق یک طرف قضیه است و ماجرای اسفناک بعد از فارغ التحصیلی در این رشته یک طرف دیگر. بعد از فارغ التحصیلی، به اصطلاح لیسانسیه ی حقوق این سوال را از خود می پرسد که من حقوق خوان بعد از چهارسال درس خواندن در بهترین رشته ی علوم انسانی با آن سابقه ی طولانی درسخوان بودن که سرجمعش می شود شانزده سال، حالا جهت پیشبرد زندگی ام و انتخاب یک شغل مناسب که در خور شان این تلاش باشد، چه باید بکنم؟
جواب این پرسش ،بعد از کلی صغری و کبری چیدن در متن ، می شود موضوع اصلی ، اینکه قرار است چه بلایی بر سر حقوق خوان ها بیاید، این نجوای دورنی، این حدیث نفس منطقی و سوال بالا کاملن درست و به جاست. اما متاسفانه پاسخی که برای آن وجود دارد کاملن غیرمنطقی، مسخره، بی شرمانه، خلاف عقل و شرع ، اخلاق و هر امر مثبت دیگری است که به ذهنتان خطور می کند، آن پاسخ غیرمنصفانه این است، آقا یا خانم لیسانسیه ی حقوق که تعدادتان براساس آمار صدهزار نفر است، شما باید در یکی از آزمون های قضاوت، وکالت، سردفتری ازدواج یا اسناد شرکت کنید و ما از بین شما در هر عنوانی پانصد نفر را گزینش می کنیم که جمعش می شود دوهزار نفر، البته ناگفته نماند که این آزمون ها ممکن است هر دوسال یکبار هم برگزار نشود، یا بعد از چندسال یکی از آن ها برگزار شود، اصلن هر سال هم که برگزار شود در تمام عنوان ها هم برگزار شود، این چه منطقی است بین دوهزار نفر و صدهزار نفری که هر سال هم تعدادشان افزایش می شود؟ اصلن آزمون این وسط چه معنی دارد؟ به چه دلیل باید برای وکیل شدن یا سردفتر شدن محدودیت وجود داشته باشد؟ مگر برای فارغ التحصیلان رشته عمران محدودیت نفر قائل شده اند؟ یا نه هر فارغ التحصیل عمرانی می رود در آزمون نظام مهندسی شرکت می کند، قبول که شد، مهر نظام مهندسی اش را می گیرد و می رود دنبال زندگی اش و کارش. یا مثلن برای دکتر ها کسی تعداد قائل شده است؟ که پانصد نفر یا هزار نفر یا کمتر یا بیشتر؟
آخر این چه منطق و بلایی است که عده ای سالوس صفت بر سر بهترین های علوم انسانی در می آورند؟ این چه منطقی است که می گوید به ازای فلان تعداد نفر جمعیت یک شهر ما نیاز به دفتر ازدواج یا اسناد یا وکیل داریم؟ مگر شمای بالا دستی می خواهید به اینها حقوق بدهید که تعداد انتخاب می کنید؟ هر سردفتری یا وکیلی که هزینه ی خرید یا اجاره ی دفترش و کارکنانش با خودش است ، مگر از بودجه ی دولتی می خواهید به اینها حقوق بدهید که برای خودتان حق قائل شده اید و محدود کرده اید تعداد وکلا و سردفتران شهر را؟ به نظر من این رفتار کثیف هیچ دلیلی برای دفاع از خود ندارد، یک محکوم بالذات است، هیچ دلیلی ندارد جز اینکه عده ای به دنبال کسب درآمدهای گزاف هستند، عده ای به دنبال انحصاری کردن این مشاغل هستند، بدون آنکه فکر کنند چه بلایی بر سر فارغ التحصیلان باهوش، با استعداد و باحالِ رشته ی حقوق می آورند.
این رفتار کثیف و برخورد ظالمانه باید برچیده شود، و این امر ممکن نمی شود جز با تلاش دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته ی حقوق، نیاز به یک همت و پویش منسجم دارد، یک حرکت مقتدرانه برای دفاع از حقوقِ حقوقی ها!
اگر برای وکیل شدن یا سردفتر شدن نیاز به آزمون هم باشد، فقط باید یک آزمون علمی با کف نمره ی علمی مشخص باشد، بعد از کسب حداقل نمره ی علمی هیچ بهانه ای مورد قبول نیست برای جلوگیری کردن از حق وکیل شدن یا سردفتر شدن. حقوق قاضی ها مسیر بودجه ای خاص خود را دارد و تا حدودی منطقی هم هست مشخص کردن تعداد نفرات " البته اینجا هم می توانند آنقدر سخت بگیرند آزمون را که اگر کسی دوست داشت بیاید شرکت کند بدون محدودیت نفرات و اگر قبول شد ، قبول شده است دیگر، هزینه ی یک قاضی خوب را دولت باید بپردازد ، باور کنید این شیوه ی انتخاب برای سلامت دستگاه قضا و بازخوردش در جامعه بسیار مفیدتر است " اما دو مورد دیگر انصافن نیاز به هیچ بودجه ی عمومی ای ندارد و صرفن هزینه های شخصی افراد است برای خرید یا اجاره دفتر یا هر مساله ی دیگری، کاملن مستقل بدون نیاز داشتن به هر کمکی از سوی دولت ، با این نگاه محدودیت قائل شدن یک ظلم واضح و آشکار است.
از نگاه من می شود این شیوه ی پوسیده ی آزمونی با انتخاب محدود نفرات را برچید، به هر حال دانشجویان رشته ی حقوق خودشان باید به فکر خودشان باشند، درخواست همه ی دانشجویان این رشته با امضای طومار و ارسال برای رئیس جمهور، درخواست های مکرر از نماینده های مجلس به صورت مکتوب ، دسترسی به نماینده ها در هر شهرستانی امکان پذیر است ، به هر حال نماینده ها باید از حق مردم دفاع کنند، در یک جلسه از مجلس در یک روز تاریخی می تواند این قانون تعداد نفرات ، این اجحاف به معنای حقیقی کلمه در حق حقوقی ها اصلاح شود، با نوشتن های مکرر، با مطلب گذاشتن در این زمینه ، با روشنگری و تبیین موضوع " آنچه حضرت آقا روی آن تاکید دارند "، وقتی مطالبه ی عمومی دانشجوها و فارغ التحصیلان صورت بگیرد، به طور حتم صدا و سیما هم وارد می شود، همه ی این رفتارها و مطالبات به صورت کاملن مسالمت آمیز می تواند صورت بگیرد برای اصلاح یک قانون غیرمنطقی، در کمال آرامش، بدون فحش، بدون درگیری، به هر حال یک نفر باید بیاید پاسخ بدهد چرا این ظلم صورت می گیرد!
چطور است که ما دکتر به تعداد انفس می خواهیم منتهی وکیل به تعداد انفس نمی خواهیم؟ اصلن وقتی تعداد بیشتر باشد مردم حق انتخاب بیشتری دارند، مگر وکیل ها آمده اند که جیب خودشان را پر کنند یا نه حق تضییع شده ی مظلوم را به او برگردانند. چه معنی می دهد وکیلی که قرار است از مظلوم دفاع کند خود در حق هم رشته ای هایش در مقام ظالم قرار بگیرد؟
دانشجوهای حقوق به فکر خودتان باشید، تلاش کنید، مطالبه کنید، بخواهید، با یک روحیه ی جنگاورانه ، مقتدرانه و منطقی در چهارچوب قانون دفاع کنید از حقتان ، از حقوقتان.

 

پی نوشت:

برای پیدا کردن یکدیگر و ایجاد موج ،

این متن را در شبکه های اجتماعی منتشر کنید

نرخ بیکاری در رشته های مختلف و رشته حقوق

نامه ای که حقوقی ها به رئیس جمهور نوشتند

نظرات (۲۴)

اینو اون موقع خوندم و به نظرم نیومد چیزی بنویسم...
الان دوباره خوندم!
 رشته ی من فقه و حقوق امامیه بوده... فقه+حقوق+فقه شافعی حنفی مالکی امامیه...
چیزی که من تو دانشگاه خودمون دیدم این بود که عموم کسایی که از 90 نفر ورودی ما تو سال 90 به عنوان رشته فقه و حقوق پذیرفته شده بودند خواهان رشته حقوق بودند و بهش نرسیدند و اومدند این رشته...
اینها که انسانی بودند... ولی کم هم نداشتیم افرادی مثل خودم رو که از رشته های ریاضی یا تجربی به جبر یا اختیار اومده بودند این رشته...
شاید تو کل 90 نفر 5-6 نفر بودیم که فقه رو دوست تر داشتیم...
با این حال همین افراد تو مباحث حقوقی هم بسیار جلوتر و دقیق تر از عشق وکالتها بودند...
به نظرم از بین اون افرادی که من دیدم ووتو رشته خودمون، خییییلیییی کم بودند افرادی که می تونستند وکیل "قابل قبول" و نه خوب! و یا حتی سردفتری موفق باشند...
و با توجه به همه ی اینها همون بهتر که این حجم بیکاری هست!
پاسخ:
خیلی خوب که شما دنبال ایده آل ها هستین 
ولی توجه به واقعیت های موجود هم بد نیست 
  • ...:: بخاری ::...
  • آخر این چه منطق و بلایی است که عده ای سالوس صفت بر سر بهترین های علوم انسانی در می آورند؟

    ©® علی رسولان

     بدون آنکه فکر کنند چه بلایی بر سر فارغ التحصیلان باهوش، با استعداد و باحالِ رشته ی حقوق می آورند

    ©® علی رسولان



    این دو تا جمله رو ک دیدم دیگه اصن رغبت نکردم ادامه متنو بخونم.

    پاسخ:
    صراحت مخالفتتون قابل ستایش
    از یک نگاه قبول دارم حرفتون رو ، ولی خیلی انگشت شمارن خیلی، می فهمید که چی میگم 
    ما شاگرد شوماییم
    پاسخ:
    واقعن؟
    کجا؟
    میبینم که اپوزسیون راه انداختی!
    قصد کودتا داشتی خبر کن مثل ترکیه نشه
    پاسخ:
    سابقه داری؟
    قابل تامل بود....
    پاسخ:
    خیلی زیاد 
  • میـم عیـن
  • بالخره بعد از سال ها حداقل چیزی که ازت فهمیدم رشته تحصیلیت بود!!
    متن بلند و تخصصی و نخوندن من... :|
    پاسخ:
    تقصیر خودته خب 
    بعد الان مطمئنی فهمیدی؟ 
    اشتباه کردی دیگه تازه نخوندی میگی فهمیدی رشته امو؟ ○⊙
  • محدثه انصاری
  • منو به فکر بردید ...

    کمی مردد شدم...

    دوباره متنتان را خواندم.

    واقعا ترسیدم. نتیجه ی این تلاش ها.. 
    :(((

    خدا به دادم برسد
    پاسخ:
    خیلی خوبه که به فکر فرو رفتین 
    واسه انتخاب رشته به دردتون می خوره خیلی بسیار 
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • الان متنو بخونم یا  کامنتارو!!

    :|

    پاسخ:
    هر دو رو 
    اینجوری هم نگاه نکنید
    سلام آقا.
    اولا خوشحالم من تک نیستم که تو وبم، باب تطویلات بازه، ولو این کجا، آنها کجا...
    دوم: خوب بود، الا اینکه شاید یه ذره قیاس کلی، مع الفارق باشه، با فرقای جزیی. 
    سوم: تشکر
    پاسخ:
    سلام الان شما ف.ن هستین؟ اگه نیستین خب آدرس وبتم میذاشتی 
    بعضی اوقات لازم این مطول گویی 
    اون فرقای جزئی رو بگو تا بدونم ، خسیس نباش بنویس
    سپاس از شما 

    سلام
    بین وبهای به روز شده بدون معطلی اول میام اینجا :) اینجا خوبه

    من حقوق نخوندم ولی متنو خوندم و چون از حقوق سردرنمیارم کلی نظرمو میگم
    اگه عقل الانمو داشتم مستقیم میرفتم رشته هنر(هر گرایشی فرق نمیکنه)رشته های نظری برای خیلیا وقت تلف کردنه
    زیر بنا محکم نیست


    "مثلن من اگر بچه ای داشته ای باشم خودم مسئولیت آموزش حروف الفبا و دو به علاوه دو را به او شخصن تقبل می کنم، و آن وقت می برمش پیش نقاش خوب محله ی مان تا یک نقاش ماهر شود، یک نقاش حرفه ای که تمام فکر و ذهنش نقاشی باشد"
    به خدا به شدت موافقم!منم همیشه به این موضوع فک میکنم




    پاسخ:
    سلام شما لطف دارین
    مهم نیست که حقوق نخوندین، اگه اصل مطلب رو نتونستم منتقل کنم ، اشکال از نوشتن من بوده ، درک موضوع اصلی ، به اینکه فارغ التحصیل این رشته باشین یا نه ، همبستگی خاصی نداره 

    چقد خوب 
  • یک برانداز نرم
  • الحمدالله
    ببخشید که مزاحمتون شدیم و ما رو تحمل کردید
    دعا کنیم 
    یاحق
    پاسخ:
    خدا رو شکر 
    ممنون که نگاهتون رو نوشتین 
    حتمن 
  • یک برانداز نرم
  • چرا اثر کسانی که انسانی می خونن می خوان برن حقوق ؟ چرا اکثر کسایی که رتبه ها برتر کنکور ریاضی ان می خوان برن برق الکترونیک شریف ؟ چرا اکثر بچه های مکانیکی ساخت و تولید میرن ؟ و ... آیا تصمیمون عاقلانه است یا تحت تاثیر جو و ... ؟ صحبت حقیر سر همینه . شما به عنوان یه فردی که دغدغه داری باید زیر ساخت های آینده کشور رو عاقلانه بار بیاری . مثلا سایت حضرت آقا  برا چی یه قسمت برا نوجوونای 15 16 ساله ای راه انداخته که بنا به فرمایش شما رسالت نمیدونن چیه ؟! برا اینکه اون 15 16 ساله از همون سن رسالت گرا بار بیاد نه  با عرض عذرخواهی جو گیر ! ببنید بزرگوار من با کلیت بحث شما مخالفتی ندارم . چرا که خودم این فضا رو تجربه کرده و می کنم و مشکلات زیادی رو متوجه نظام آموزشی میدونم . مثلا فردی رو میشناسم ارشد کشاورزی میخونه از مسئولین فرهنگی مترو تهرانه ! این مشکلات رو همه میدونن حتی بیشتر دشمن !  من با خوندن مطالب شما احساس می کنم میخواید یه مشکلی رو از نظام اسلامی برطرف کنید . اما به نظر من مشکل اساسی تر قبل تر از طرح اینجور حرف هاست . صحت این ادعا تو قسمت ابتدایی فرمایشتون و پیام اول من مشخص هست . احساس من اینه که حرف ها یکی هست لکن از دو دیدگاه مختلف!

    پاسخ:
    نه من اصلن به دو دیدگاهی هم معتقد نیستم ، هر دوی ما داریم یه حرف رو می زنیم 
    منتهی شما پیشینی میگی من پسینی 
    من می خوام فعلن مشکل حقوقی ها رو رفع کنم ، 
    و البته می دونم که باید سیستم طوری باشه که اصن اینقد فارغ التحصیل حقوق نداشته باشیم که حالا بخوایم واسه حقوق خوان ها متن و راهکار برون رفت از مشکلشون رو ارائه بدیم
    اینجور موارد زیاد هستش متاسفانه  
  • یک برانداز نرم
  • ببینید اگر یک شخصی ، با توجه به مثال شما ، جدای از جو غالب و تاثیرات فیلم و جملات کلیشه ای ، برای رسالتی و با یک منطق قوی وارد رشته حقوق بشه ، با وجود تمامی مشکلاتی که همه مون با اونها آشنا هستیم رسالت خودشو دنبال می کنه . وقتی دانش آموزی بر اساس معیار غیر منطقی وارد رشته ای بشه توقعی نباید داشته باشه جامعه اون رو بپذیره . شاید اون دانش آموز با کمی فکر کردن متوجه می شد رسالتش تو رشته هنر هست تا رشته حقوق ! نه اینکه  بنا به فرمایش شما تحت تاثیر جمله ای از فیلم وارد این فضا بشه . اتفاقا مشکلات قوانینن و بعضا مدیریتی که متاسفانه وجود داره و از شان نظام ما به دوره دقیقا اینه که افرادی  صلاحیت های علمی عاقلانه مرتبط رو ندارن . افرادی که الان می بایست هنرمند خوبی باشن در راس مثلا کانون وکلا قرار گرفتن و فضای علمی و عملی حقوق رو کامل نمیشناسن. البته فقط مثال بود به رئیس کانون وکلا برنخوره خواهشا !!! 

    پاسخ:
    حالا اونی که با رسالت مشخص و فهم درست بره حله! بعد این خبر یعنی دانشجوهای رشته حقوق همه همین جوری رفتن خوندن، 

    بیشترین جمعیت دانش‌آموختگان بیکار، فارغ التحصیلان چه رشته هایی هستند؟ مطابق تحقیقات سازمان همیاری اشتغال دانش آموختگان بیشترین تعداد بیکاران در رشته‌های مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشته‌های علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند. 

    آخه یه بچه ی مثلن شونزده هفده هجده ساله چه می دونه رسالت چیه ؟ اینکه آدم ها به یه رشته ای میل پیدا می کنن لزومن نمی تونه و نشدنی که از روی یک دید کاملن واقع گرایانه صورت بگیره ، هر حادثه ای می تونه تو این امر دخیل باشه چرا همه ی تقصیرات باید متوجه فردی باشه که یه رشته ای رو خوب انتخاب نکرده؟ 
    مثلن زمان ما همه ی بچه های خوب ریاضی برق قدرت رو انتخاب می کردن الان یه طوری شده برق قدرت کم می گیرن و اگه برق مخابرات باشی رو هوا میزنن و خیلی مثال های رشته ای دیگه 
    اصولن حرف من اینه که اگه تو هر رشته ای ، قرار نیست دولت کمکی به افراد کنه از نظر حقوق دادن یا ارائه خدمات چرا ، مشاغل رو تو تعداد نفرات محدود می کنه؟ افراد رو آزاد بذارن در ارائه خدمت به جامعه و انتخاب مسیر زندگی شون بعد از فارغ التحصیلی بذارن بچه ها کارشون رو انجام بدن ، هی تست و آزمون این حرفا اصلن معنی نداره، تا کی یه جوون باید استرس رو تحمل کنه؟
  • یک برانداز نرم
  • خب شما از حاشیه فرمایشتون وارد اصل بحث شدید 
    :)
    به نظر من ریشه مشکل تو اون حاشیه های کم اهمیته . اما در کلیت بحث مخالفتی با شما ندارم برادر . سیستم آموزشی چه قبل از دانشگاه و چه بعد از اون دارای اشکالات متعددی هست . تجربه کرده و می کنیم و در حال حاضر نیز با اون مواجه هستیم . اما ریشه بحث کمی عقب تر و مربوط به خودمون هست . با همه ی مشکلاتی که هست این ماییم که با نعمت عقل و قدرت اراده مسیرمون رو مشخص می کنیم . هرچه عاقلانه تر و هر چه مصمم تر مشکلات قابل هضم تر . همین
    پاسخ:
    اصن من قبول دارم که مشکلات باید ریشه ای حل بشه ولی اصن این رو قبول ندارم که چون مشکلات ریشه ای داریم نباید با یه سری کارهای ساده یا قوانین معمولی راه رو برای شکوفایی جوونا تسهیل نکنیم
    حتی برعکسش با قوانین دست و پا گیر غیرعقلایی اون ها رو تو ورطه ی نابودی قرار بدیم که مجبور شن با انواع کارشناسی ها دستفروشی کنن یا هر کار دیگه ای 
    اینکه عقل درست کنه یه مساله ایه ، ولی اینکه محیط با عقل شما چ برخوردی داشته باشه یه مساله ی دیگه ایه، وگرنه با توجه به نگاه شما دیگه نیازی به تشکیل حکومت های مختلف نبود هر کسی بر اساس عقلش فعالیت می کرد
  • یک برانداز نرم
  • سلام ،خدا قوت !!!
    مشکل اونجایی هست که خانوم اکرم زاده ای پیدا شده و استعداد های هنری شما رو ظاهرا رو کرده و شما از هنر خوشتون اومده و حالا می خواید ان شالله اگر خدا بتون بچه ای داد جبرا یه کاری کنید یه هنرمند بشه و برا دل شما هم شده نقاشی بکشه از جنس استاد فرشچیان !!!
    سطح اندیشه و فکر رو باید بالا اورد ، مردم بفهمند ، تا تحت تاثیر یه فیلم و یه جمله نرن رشته حقوق برادر ...
    کسی کی پی برد هنرمند هست رشته حقوق چه کار میکنه ؟!
    مستدام باشید
    پاسخ:
    جبری در کار نیست 
    صرفن یه مثال بود ، برای نوع نگاه من ، 
    اون قضیه ی هنری ربطی به این نداره، اصلن من هنر رو حاشیه ی زندگی می دونستم ، الان اصل زندگی می دونم، اون موقع من ده سال داشتم الان سی سال دارم 
    من اصلن رشته ام حقوق نیست به معنای اخص کلمه ، ولی با حقوقی ها هم سر و کار دارم با فقهی ها هم همین طور 
    کلن اصل مطلب چی شد؟ حاشیه های متن صرفن فضازی برای اصل متن بود 
  • محدثه انصاری
  • چقدر دلتون پره!!!

    من که از این چیزا خبر نداشتم!!! اما کلا وضعیت آموزش پرورش خیلی خرابه . فکر نمیکنم به سادگی و با جابه جایی پایه ها و اسم دوم راهنمایی رو کردن هفتم این مشکلات حل بشه.
    درحالی که یه نوجوان باید دغدغه های دیگه ای داشته باشه -از نوع متعالی- با اومدن تب کنکور جهت زندگیش کاملا عوض میشه. یه سال طاقت فرسا:( 

    اما فکر میکنم سردرگمی و دنگ و فنگ بعد از فارغ التحصیل شدن فقط مختص به حقوق نیست...

    همه ی فارق التحصیلان بعد از اتمام درسشون سردر گم میشن...

    پاسخ:
    حس کردم باید بنویسمش 
    به خاطر همه ی اون هایی که کنکور دادن ، شاید یکی بخوندش و مسیر زندگیش عوض بشه
    کنکور مسخره است 
    سلام برادر
    اول این که نظام آموزشی ما چه آموزش و پرورش و چه مراتب بالاتر پر از اشکال هست واقعا. اگر قرار بر پویش و ... هست باید یک انقلاب همه جانبه تو این نظام سرنوشت ساز اتفاق بیفته. نمی دونم چه موقع قراره یک نفر آدم دلسوز پیدا بشه که یک دستی به سر این نظام بکشه شاید هم هیچ وقت کسی پیدا نشه پس باید همونطور که آقا گفتند خواسته های مردم رو تبدیل به یک مطالبه ی عمومی بکنیم تا بلکه مسئولین مجبور به عمل بشن.
    وضعیت علوم انسانی هم به نظرم به مراتب اسفبارتر هست.

    دوم فکر می کنم نه فقط برای حقوق و علوم انسانی بلکه برای هیچ کدوم از رشته ها برنامه و هدفی وجود نداره. هیچ کس نیست که بیاد مدیریت کنه که ما چقدر به فلان رشته نیاز داریم و چقدر به فلان متخصص و فلان پژوهشگر و ... . در صورتی که می بینیم خیلی راحت با همین ابزارهای رسانه ای و ... می تونند که چقدر به فلان رشته برن و چند نفر به رشته ی دیگه ولی نمی کنند چون اصلا حال نیاز سنجی و هدف گذاری و آمارگیری ندارن! کاملا با بی مسئولیتی نسبت به استعدادهای جوونها برخورد میشه. هر کی هر جا و هر رشته و هر کاری می خواد بکنه، بکنه، آزاده!


    سوم یارو رفته بود تو دادگاه و قاضی دادگاه با پارتی بازی یا بدون پارتی بازی حکم ناحق داده بود و بعدا که دستش رو شده بود و ازش شکایت کرده بودن و معلوم شده بود چندین مورد دیگه هم از این موارد داشته، صرفا تبعیدش کردن به یک شهر دیگه! بنده خدا می گفت به ما گفتن قاضی کم داریم مجبوریم از همین ها استفاده کنیم!! گفتم این که دیگه قاضی نبوده! مثل کسی که اسما شغلش آرایشگری باشه ولی هر کی میاد زیر دستش یه بلایی سرش میاره و هر کاری می کنه جز آراستن! این که دیگه آرایشگر نیست که به زور حفظش کنید!!

    چهارم موفق باشید :)

    حاشیه ی بی ربط:
    قلم بانوی بزرگوار چرا مطلب میذارید و قالب وبلاگ رو اصلاح نمی کنید؟؟
    پاسخ:
    سلام 
    نظام آموزشی نداریم اصن ، نظم داشت که ...
    بله تو همه ی رشته ها به صورت کاملن غیراصولی دانشجو پذیرش میشه، رشته های علوم انسانی هم این وسط گوشت قربونی هستن ، چون نه نیاز به آزمایشگاه داره نه امکانات خاصی می خواد نه هیچ چیز دیگه ای 
    ته اینجور گزینش ها میشه همین ، متاسفانه کم نداریم 
    سلام علیکم
    به عنوان یک حقوقی اصلا به این قضیه معترض نیستم ومشکلی ندارم. حالم هم خوبه، بی کار هم نموندم، کار بی ارتباط با رشته ام هم انجام نمی دهم.
    جسارتا شما که رشته تان «فقه و مبانی حقوق» است... شما که اصلاً حقوق نخواندید، چند واحد حقوق خوندید که اینجوری دارید درباره فارغ التحصیل های رشته حقوق حرف می زنید. از 94 واحد اختصاصی، نهایتا اصول و متون فقه خوانده اید.
    چرا شده اید کاسه داغ تر از آش...
    مکررا بچه های رشته های خودمان را دیده ام که رفته اند پروانه وکالتشان را تودیع کردند، پروانه سردفتری زدند ودفترشان را  بستند...
    مشکل این است که بچه های فقهی، اصلا فلسفه رشته خودشان را نمی دادند و هی می آیند توی رشته حقوق کار کنند... ومتاسفانه...
    بماند.
     وگرنه حداقل تو فارغ التحصیل های رشته خودمان و دور وبرم بیکار ندیدم...
    والسلام علی من اتبع الهدی
    پاسخ:
    سلام 
    خب 
    من که نگفتم اینو آمار و ارقام نشون میده ، و البته سنخ کار من اقتضا فهم و رو به رو شدن با مسائل اجتماعی رو داره! بعد این سی هزار نفری که هر سال شرکت می کنن تو آزمون ها همه فقهی های جویای کار هستن احیانن؟ شما میگین نیست خیلی ها میگن هست ، خیلی هاشونم دچار افسردگی حاد شدن، حقوقی هم هستن ، اصن همه اشون سرکار باشن، این قانون چه معنی ای میده؟

    اول که فقه  هم به من ربطی نداره ، دوم که من اگه می خواستم حقوق بخونم مطمئنن حتمن این کار رو می کردم و می تونستم ، حقوق خوندن که برای یکی مث من کاری نداره ، از طرفی همین مطلبی که شما می گید خودش معضلِ ،اینی که شما می گید رو یعنی مسئولین ذیربط نمی دونن که هیچ تفکیکی در شرکت کردن این افراد قائل نیستن و همه رو به یه چوب میزنن ؟ 

    اگه شما دلیل منطقی دارین برای این محدودیت دارید بفرمائید و بگید منم مطلع بشم،  
    البته خیلی خوبه، که شما توضیحات بیشتری بدین ، والا من دلم سوخت و قضیه رو از بیرون بهش نگاه کردم نه از داخل

  • پسر انسان
  • احسنت.
    حتما
    پاسخ:
    ممنون 
    درود
  • پسر انسان
  • من یک مدیریتی ام البته بودم که ۹۲ فارغ التحصیل شدم رفت
    پاسخ:
    خب این متن رو به دوستای حقوقیت معرفی کن 
    منم کار خودم رو دارم ، حقوقمم سر ماه می گیرم ، تدریسمم تو دانشگاه دارم ، ولی دلم می سوزه ، بدم میاد از قانون هایی که بوی گند ظالمانه و مافیایی داره و بدون منطق 
  • مــ. مشرقی
  • بله منظورتونو متوجه شدم، میفهمم وقتی واقعا دولت وظیفه ای نداره این آزمونی که میگیره این وسط چیه! از آدما آزمون میگیرن که طرف بره واسه خودش دفتر وکالت بزنه :))
    شاید هم خیلی نگران اینن که اون فارغ التحصیل حقوق چقدر خبره ست و کارشو بلده!

    پاسخ:
    دقیقن قسمت خنده دار قضیه همین جاست ، توجیهشونم اینه که به ازای فلان مقدار جمعیت اینقد سردفتر یا وکیل مثلن باید باشه ، بیشتر شه بازار کار بقیه خراب میشه، جور بی سوادی و تنبلی  دیگران رو باید فارغ التحصیلای جدید بکشن، یا مثلن اونا حقوق های چندصدمیلیونی بهوجیب بزنن این جدیدی ها دپرس شن بشین خونه ور دل مامان باباشون 
    حماقت تا چ حد آخه 
  • مــ. مشرقی
  • راستی بگم که در باحال بودنِ این استادم همین بس که سر جلسه امتحان درسارو مثل سرکلاس دوباره توضیح میدادن که بچه ها یادشون بیفته و بنویسن،
     رسما جوابا رو گفت،
     دلیل اینکه امتحان میگرفت و بهش اعتقاد نداشت این بود که آموزش دانشکده بهش اجازه نمیداد امتحان نگیره وگرنه اصلا  برگه امتحان واسش ملاک نبود :))
    پاسخ:
    خدا این استادای باحال رو زیاد کنه، موارد مشابه و باحال تر از ایشونم بوده ، در این حد که خودت تو برگه نمره خودت رو می نوشتی ، اینکه هر کسی به خودش چه نمره ای میده خیلی جذاب و همون نمره رو هم ثبت می کردن 
  • مــ. مشرقی
  • برای خیلی از مشاغل این آزمون های نمایشی برگزار میشه که آخرش از بین ده هزار نفر کلا یه نفرو میخوان بذارن مثلا پای یکی از گیشه های بانک.
    البته بگم که خیلی ها از این رشته یه سری رویاها دارن و وقتی واردش میشن میبینن اصلا آدمش نیست، ضمنا برای یک موکل خوب شدن لیسانس کافی نیست!
    من خودم هیچوقت از این رشته خوشم نمیومد و نمیاد، ولی ان شاالله خود بچه های سطح بالای این رشته به فکر خودشون بیفتن.

    من یه استاد داشتم خودش میگفت "امتحان توهین به دانشجوعه"
    و انصافا از حق نگذریم یک انسان باسواد و شریف به معنی واقعی و کاملا متعهد و کار بلد بودن.
    دیگه من چی بگم وقتی از بهترین استادای دانشکده بهترین دانشگاه تهران میگه امتحان یعنی توهین! به قول معروف "دهانمو دوخت" ! :))

    پاسخ:
    حرفای شما درست
    من برای همین با اینکه طولانی شد متن ، اشاره کردم که سیستم آموزشی مشکل داره ، از همون اولش 
    منتهی اینکه در مورد بخوان آزمون بگیرن تو یه رشته ای مث حقوق و نفرات محدودی رو انتخاب کنن اصلن هیچ دلیل منطقی وجود نداره ، یه موقع هست در برابر این قبول شدن یه سری وظایفی روی دوش دولت ها میاد ، ولی تو شغلی مث وکالت اصن دولت وظیفه ای در پرداخت حقوق نداره ، الان حرف من اینجاست 
  • پاک باخته
  • میگم همسرم بخونن...
    پاسخ:
    خودتونم بخونید 
    و به همسرتون کمک کنید 
    روحیه ی مطالبه گری یعنی همین دیگه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی